فریب مرد خیانتکار در سایت همسریابی
تاریخ انتشار: ۱۸ دی ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۴۰۶۸۶۵۱
سرگرد سمانه مهربانی، کارشناس آموزشی فرماندهی انتظامی تهران بزرگ در شرق نوشت: وارد دایره اخلاقی پلیس فتا که میشوم نگاهم به مرد میانسالی میافتد که خم شده است روی میز و سرش را به افسر پرونده نزدیک کرده و مشغول توضیحدادن علت حضورش در پلیس فتا است. به آنها نزدیک میشوم و با وجود اینکه مرد تلاش زیادی دارد تا صدایش به گوش کسی نرسد میشنوم که به افسر میگوید من شکایتی ندارم فقط آمدهام تا با گزارش اتفاقی که برایم افتاده، مانع از مالباختگی بقیه افراد شوم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
افسر پرونده با دیدن من به مراجعش اشاره میکند و میگوید: این آقا سوژه مناسبی برای کار شماست و بعد به مرد میانسال میگوید من موردی را که گزارش کردید پیگیری میکنم و به شما پیشنهاد میکنم اگر واقعا مایل هستید تا درباره اتفاقی که برایتان افتاده برای سایر افراد روشنگری انجام دهید، با همکارم صحبت کنید.
مرد در ابتدا برای مصاحبه مردد بود و وقتی مطمئن شد اسمی از او در گزارش برده نخواهد شد پذیرفت با من صحبت کند و گفت: من به کاری که انجام دادم افتخار نمیکنم و واقعا پشیمانم؛ چون اشتباه بزرگی کردم و چوبش را هم خوردم. راستش را بخواهید من و همسرم کمی در رابطهمان دچار مشکل هستیم. چند وقت پیش یکی از همکارانم به من پیشنهاد داد با پرسهزدن در سایتهای همسریابی خودم را سرگرم کنم. فکر میکردم تفریح بیخطری است؛ آشنایی با افراد دور از فضای زندگی واقعی. اصلا دنبال ارتباط جدی نبودم فقط بهعنوان سرگرمی به این کار نگاه میکردم و فکر نمیکردم این کار هم نوعی لغزش و بیوفایی نسبت به زندگی مشترکم محسوب شود.
آنقدر این کار برایم مسخره بود که همزمان خودم را به چهار پروفایل زنی که عضو سایت بودند معرفی کردم. دامنه آشنایی ما از سایت به اینستاگرام منتقل شد و من واقعا هیجانزده بودم که مشغول انجام یک کار پنهانی هستم. حاضر بودم هر کاری انجام بدهم که هرچه زودتر با آنها از نزدیک آشنا بشوم. مدتی به همین منوال گذشت و من به گفتوگوی پنهانی و پیامهای عاشقانه و تصاویری که میانمان رد و بدل میشد معتاد شده بودم تا اینکه خانمهایی که با آنها آشنا شده بودم، هرکدام به دلایل مختلف از من درخواست پول کردند.
ترسیدم اگر پولی که نیاز دارند پرداخت نکنم، ارتباطشان را قطع کنند، به همین دلیل به حساب هرکدام از آنها در این مدت مبالغ مختلفی واریز کردم و تا به خودم آمدم دیدم از طرف همه آنها مسدود شدهام. گیج شده بودم. باورم نمیشد فریب خوردهام و درحالیکه فکر میکردم این من هستم که همزمان با چهار نفر در ارتباط قرار گرفتهام، دیگران مرا سر کار گذاشته بودند، اما مگر امکان داشت من با چهار نفر آشنا بشوم و هر چهار نفر کلاهبردار باشند.
بعد از چند روز سردرگمی بالاخره تصمیم گرفتم به پلیس فتا مراجعه کنم و با پیگیری همکار شما متوجه شدم این سایت جعلی است و ادمین با تصاویر زنان مختلف اقدام به ساخت پروفایلهای جعلی کرده است و در واقع من در تمام این مدت با مردی که سایت را طراحی نکرده بود در ارتباط بودم.
خیلی شرمنده هستم و احساس میکنم چوب خیانت به همسرم را خوردهام. تا امروز فضای مجازی برای من یک محیط جذاب بود که میتوانستم از طریق آن روی مبل لم بدهم و با افراد مختلف در ارتباط قرار بگیرم، اما حالا فهمیدهام که این فضا بسیار پیچیدهتر و تاریکتر از دنیای واقعی است.
نظریه کارشناس
هرگونه اقدام پنهانی که آگاهی از آن موجبات آزردگی خاطر شریک زندگیتان را فراهم آورد خیانت و بیوفایی محسوب میشود و وقوع آن در دنیای مجازی و حقیقی تغییری در ماهیت آسیبزننده آن ایجاد نمیکند. درصورتیکه مجرد هستید و قصد دارید از طریق سایتهای همسریابی برای ازدواج اقدام کنید، در گام نخست سایتهای معتبر و دارای مجوز را شناسایی کنید و در گام بعد اطلاعات ارائهشده توسط افراد را مورد راستیآزمایی در دنیای واقعی قرار دهید. در مراحل اولیه آشنایی هرگونه درخواست پول یا پیشنهادات وسوسهبرانگیز مالی میتواند نشانهای باشد از اینکه شما با یک فرد کلاهبردار یا سودجو تماس قرار گرفتهاید. بهعنوان یک شهروند مسئول در صورت مواجهه با افراد سودجو در فضای مجازی مراتب را با کارشناسان ما در پلیس فتا در میان بگذارید. شاید یک گزارش ساده از سوی شما سرنخ حل پرونده بزهدیدگی تعداد زیادی از شهروندان باشد.منبع: فرارو
کلیدواژه: سایت همسریابی پلیس فتا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۰۶۸۶۵۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
برای نجات خودم شوهرم را کشتم
اردیبهشت سال ۱۴۰۲ زن جوانی به نام مریم، هراسان از خانهاش خارج شد و در حالی که از قتل شوهرش خبر میداد از همسایهها کمک خواست.
دقایقی بعد مأموران پلیس پاکدشت در محل حاضر شدند و پس از بررسیهای اولیه مشخص شد که مرد ۴۲ سالهای به نام کریم با ضربه کارد به قلبش جان باخته است.
همسر مقتول پس از حضور در پلیس آگاهی به قتل همسرش اعتراف کرد و در تشریح ماجرا به مأموران گفت: ۴ سال پیش با کریم ازدواج کردم، اما از همان روزهای اول زندگیمان به اختلاف خوردیم و مدام باهم دعوا میکردیم تا اینکه خانوادههایمان توصیه کردند اگر بچهدار شویم اختلافهایمان حل میشود. دوسال بعد صاحب فرزند شدیم. اما همسرم هر روز بداخلاقتر از قبل میشد و ما همیشه باهم درگیر بودیم. او سر هر موضوعی من را به باد کتک میگرفت. کار درست و حسابی نداشت و ما همیشه با مشکلات اقتصادی روبهرو بودیم.
وی درباره روز حادثه نیز گفت: صبح خواب بودم که همسرم با کتک بیدارم کرد و از من خواست تا بهسرعت برایش صبحانه آماده کنم. در حال درست کردن چای بودم که به دلیل مخارج نوزادمان با من دعوا کرد و گفت که چرا بچه را از شیرخشک نمیگیری و چرا از پوشک استفاده میکنی؛ من پول خرید شیرخشک و پوشک ندارم و... بعد هم به من گفت که باید گوشی تلفنم را به او بدهم تا آن را چک کند، وقتی من مخالفت کردم به جانم افتاد و کتکم زد، با دستانش گلویم را فشار داد بهطوری که چشمهایم سیاهی رفت، درحالی که برای نجاتم تقلا میکردم دستم به چاقویی خورد و آن را برداشتم و ضربهای به او زدم که روی زمین افتاد و غرق در خون شد.
در این میان پزشکیقانونی نیز در گزارشی علت مرگ را پارگی شریانهای قلب و خونریزی شدید داخلی اعلام کرد.
با تکمیل تحقیقات و اعتراف صریح متهم، صحنه جرم بازسازی شد و پرونده برای رسیدگی به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در دادگاه چه گذشت
در ابتدای این جلسه پدر و مادر مقتول از طرف خود و نوه خردسالشان درخواست قصاص کردند.
پدر کریم به قضات گفت: متهم برای تبرئه خودش دروغ گفته، پسرم هیچگاه او را کتک نزده بود. ما نمیدانیم که واقعاً چه اتفاقی افتاده و عروسمان چگونه با بیرحمی پسرمان را به قتل رسانده است، اما هرگز حاضر به مصالحه نیستیم و درخواست قصاص او را داریم.
پس از آن متهم به جایگاه رفت و به قضات گفت: روز حادثه با شوک ضربههای کریم از خواب پریدم بعد هم سر موضوعی با من درگیر شد و گلویم را گرفت، داشتم خفه میشدم و از آنجا که همسرم مرد تنومندی بود، نمیتوانستم خودم را از دستش نجات دهم و چشمهایم سیاهی رفت.
دستم را روی زمین میکشیدم که به یکباره دستم به کارد میوهخوری خورد و آن را جلوی سینهاش گرفتم تا بترسد و رهایم کند، اما چاقو ناخواسته وارد قلبش شد.
آنقدر شوکه شده بودم که نمیدانستم چه کار کنم تا به خودم آمدم از همسایهها کمک خواستم.
در ادامه قاضی از متهم پرسید شما چاقو را برای ترساندن همسرتان جلوی قفسه سینهاش گذاشتید یا برای دفاع از خودتان؟
متهم جواب داد: برای ترساندن همسرم. من چاقو را بین خودم و او قرار دادم تا گلویم را رها کند، اما او قصد جانم را کرده بود.
با پایان جلسه قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.
روزنامه ایران
باشگاه خبرنگاران جوان اجتماعی حوادث و انتظامی